فرشتهها که به من پناه میآورند، من زنگولههایی به گردن آنها میآویزم تا بدانم کجا هستند و کجا نیستند... آخر به نظر من آنها زمینیها را خوب نمیشناسند.
شیطان که میآید، بدون در زدن راه را بلد است،
مستقیم میرود پشت آن دیوار که تو را تکه تکه کردم،
تو را در گونیاش میاندازد و جسدت را بیرون میبرد...
و حتی انعامی هم نمیخواهد.
او عاشق گوشت آدمهای نمکبهحرام است.